Saturday, November 29, 2003

آقای صادق زيبا کلام در مقاله ای در مورد ضرورت حذف سوبسيد بنزين نکاتی چند را متذکر شده اند که البته خالی از حقيقت نيست؛ اما ايشان با زيرکی فقط بخشی از حقيقت را عيان کرده اند. نميتوان تصور کرد يک استاد دانشگاه این بخشی را که من الان برایتان بازگو میکنم سهوا بازگو نکرده اند. تنها میتوان ای نمقاله را شرکت ایشان در همان پروژه تحمیق ملت و خوانندگان دانست. پروژه ای که بیست و چهار سال است در ایران به خوبی اجرا شده است و امتحان پس داده است.
نکات اصلی مقاله ایشان:
۱ - سالانه دولت جمهوری اسلامی به خاطر پرداخت سوبسيد مبلغ ۳۰۰۰ ميليارد تومان پرداخت ميکند.
۲- با اين پول ميتوان ۱۵۰ دانشگاه به بزرگی تهران را اداره کرد؛ ميتوان ۳۷۵ هزار اتوبوس را گاز سوز کرد. مقايسه سوبسید با بودجه ۳۷۰۰ ميليارد تومانی وزارت آموزش و پرورش يا بودجه ۲۴۰۰ ميليارد تومانی وزارت بهداشت و درمان قابل تامل است.
۳- ۶۰ الی ۷۰ درصد اين مبلغ به جيب ۲۰ الی ۳۰ درصد اقشار جامعه ميرود.
۴- ايشان اشاره داشته اند که ميتوان بخشی از اين درامد را صرف اقشار کم در آمد کرد يا صرف بهبود خدمات دولتی بيمارستانها و ...
۵- يکی از درآمدهای قابل توجه کشورهای دنیا از طريق مالياتی است که از طريق فروش بنزين به دست مياورند به عبارت ديگر دولت بسياری از کشورها بنزين را به قيمتی بسيار گرانتر از قيمت تمام شده ميفروشند و درآمد حاصل را صرف هزينه های دولت ميکنند.
خب فکر ميکنم رئوس مطالب آقای زيبا کلام پنج موردی بود که برشمردم باقی مطالب کمی احساس افسوس و کمی آب و تاب قضايا است.

۱- آقای زيبا کلام اشاره کرده اند که ۶۰ الی ۷۰ درصد این سوبسید به جیب ۲۰ الی ۳۰ درصد اقشار مرفه جامعه میرود. البته به عمد یا به سهو ایشان بخشی از آمار را حذف کرده اند. ۸۰ درصد درآمد و ثروت جامعه اختصاص به ۲۰ درصد از افراد همین جامعه دارد. این ناهمگونی درآمد اقتصادی البته به قصور دولت در سیاستهای اقتصادی برمیگردد که موضوع بحث ما نیست؛ اما ۲۰ درصد از افراد جامعه که بیشترین در آمد را به خود اختصاص داده اند طبیعی است که بیشترین تعداد خودروهای شخصی را صاحب هستند و ناگزیر بخش زیادی از سوبسید بنزین (تا ۶۰ درصد) به این گروه تعلق میگیرد. به عبارت دیگر ۸۰ درصد جامعه که دارای درآمد کم و متوسط هستند از ۴۰ در صد این سوبسید استفاده میکنند. از طرفی حذف سوبسید بنزین کمترین ضرر را به همین بیست درصد از افراد جامعه میزند. میزان سوبسیدی که این گروه تعلق میگیرد کمتر از یک درصد در آمد ماهانه این افراد است. هشتاد درصد اقشار جامعه از ۴۰ درصد باقیمانده سوبسید استفاده میکنند میزان این سوبسید تا سی در صد در آمد ماهانه این افراد است. مشابه این وضعیت در آمریکای بعد از انتخاب بوش پیش آمد انتقادی که به بوش میشد این بودکه با کاهش میزان مالیات از جیب اقشار کم در آمد تنها چند دلار صرفه جویی میشود در حالی که در جیب افراد پولدار این بخشودگی مالیاتی سر به صدها هزار دلار میزند.
۲- آقای زیبا کلام اشاره کرده اند که در اکثر کشورهای دنیا دولت نه تنها سوبسید پرداخت نمیکند بلکه از طریق فروش بنزین درآمد کسب میکند. آقای زیبا کلام اشاره نکرده اند که به طور مثال در بسیاری از کشورهای اروپایی کاملترین و پیشرفته ترین سیستمهای حمل و نقل عمومی وجود دارد و سرویس دهی این سیستم حمل و نقل عموی به قدری کامل است که دولت با افزایش قیمت بنزین در حقیقت شهروندان را به خاطر استفاده نکردن از این سیستم جریمه میکند.
جمعیت یازده میلیونی تهران به تنهایی از کشور اتریش بیشتر است. مقایسه کنید سیستم اتوبوسرانی عقب مانده ایران را با سیستم اتوبوسرانی و مترو اتریش.
در تهران شش هزار اتوبوس کار میکند از ساعت ۶ صبح الی ۹ شب که معمولا از دو طرف نیم ساعت از ساعت کار را میدزدند. فشار داخل اتوبوسهای داخل تهران معروف است. تمام اتوبوسها بدون استثنا از مبدا با ظرفیت تکمیل حرکت میکنند. سیستم مترو به هزار دلیل به کندی در حال پیشرفت است و سیستم فعلی هم به خاطر تعداد کم قطارهای مترو با فاصله زمانی زیاد و با فشار شدید همراه است. چطور از مردم انتظار داریم از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنند؟
۳- میانگین مصرف سوخت ماشینهای ایرانی ۱۲ درصد و میانگین سوخت ماشینهای اروپایی ۶ درصد است. انحصار تولید ماشینهای ایرانی تماما در اختیار دو شرکت ایرانی است. اکثر ماشینهای ارزان قیمتی که این شرکتها ارائه میکنند؛ در بقیه کشورهای دنیا جزو ماشینهای قدیمی و از دور خارج هستند که سالها با تکنولوژی روز فاصله دارند. دولت و در راس آن وزارت صنایع درخواست ۶۹ شرکت را برای تاسیس شرکت ماشین سازی بخش خصوصی بدون جواب گذاشته است. ایران خودرو شانزدهمین شرکت خودروسازی در دنیا است و این شرکت حتی نتوانست رقیب کوچکی در جزیره کیش را تاب بیاورد و تولید سیناد با تنها شش هزار خودرو در سال تعطیل شد. مسئول فروش ماشینهای از رده خارج و پر مصرف به مردم کیست؟
۴- قسمت اعظم حمل و نقل مایحتاج کشور از طریق وانتهایی است که مصرف بنزین دارند. افزایش قیمت بنزین تا زمانی که سیستم درستی جهت حمل و نقل مایحتاج جایگیزن نشده است به معنی افزایش قیمت کلیه مایحتاج مردم است.
۵- ولنگ و وازیهای دولت در خرج های ابلهانه البته بیشتر از ان است که قابل ذکر باشد. برای مثال نگاه کنید به مقاله بهنود.
اگر قرار باشد دولت صرفه جویی انجام بدهد چرا ازخودش شروع نکند.

چه باید کرد.

حقیقت این است که اگر همین الان سوبسید بنزین قطع شد و شورشی مشابه شورش شهرک اسلام شهر در سال ۱۳۷۳ در بگیرد . افرادی که در این شورش شرکت میکنند ۲۰ الی ۳۰ درصد افراد مرفه ای نیستند که از ۶۰ درصد این سوبسید استفاده میکنند بلکه همان ۷۰ الی ۸۰ درصدی هستند که از ۴۰ درصد این سوبسید استفاده میکنند. فرایند قطع سوبسید بنزین که بالاخره روزی باید انجام گیرد فرایند سریع و یکباره نیست بلکه اساسا نیاز به پیش شرطهایی دارد.
۱-افزایش تعداد اتوبوسهاس شرکت واحد به میزان ۳ الی ۴ برابر تعداد فعلی.
۲- افزایش ساعت کار اتوبوسهای شرکت واحد به صورت شبانه روزی
۴- تحت پوشش قرار دادن کلیه مناطق تهران در وحله اول و کشور در مرحله دوم (منظور از تهران کرج و حومه و شهریار و تا جاجرود و دماوند و میباشد)
۵- سرعت بخشیدن به ساخت مترو از طریق مشارکت شرکتهای خارجی و افزایش تعداد قطارهای مترو.
۶- جایگزینی سریع ماشینهای فرسوده
۷- قطع تولید پیکان و آردی و پاترول و پژو ۴۰۵ و کلیه خودروهایی با بیش از مصرف صدی هشت .

مفاد این دستور العمل میتواند با کار کارشناسی بسیار طولانی تر شود. سوخت ارزان ۶۵ تومانی به جز ایجاد ترافیک وحشتناک و آلودگی هوا که این دو مورد تا به حال فقط گریبان ملت را گرفته بود و به دولت ربطی نداشت حالا با کمبود سوخت دارد گریبان دولت را میگیرد. رقمی که دولت به عنوان سوبسيد برای بنزين میپردازد حقی است که دولت به گردن ملت دارد و بايد بپردازد. مهم نيست بزرگی اين مبلغ به چه ميزان است و مهم نيست دولت چه کارهايی ميتواند با اين مبلغ بکند. مهم اين است که دولت چه کارهايی ميتوانست در طول این بیست وچهار سال برای کاهش این مبلغ انجام دهد و کوتاهی کرد و حالا قرار نیست با فتوای امثال آقای زيبا کلام مردم تاوان اين کوتاهی را بپردازند. مطمئنا ضرر سوخت ارزان قیمت بسیار بیشتر از آنی است که زیبا کلام در مقاله اش اشاره کرده اند اما مقاله ایشان تنها قصد دارد از جیب ملت خرج کند. مقاله ای همگام با دولت برای توجیه ندانم کاریها.

Monday, November 24, 2003

بهروز در معرفي سايت اميرارسلان كه اختصاص به قصه اميرارسلان نامدار دارد مينويسد

اميرارسلان كه از لحاظ تنوع صحنه ها و گوناگوني حادثات بر همه ي داستانهاي عاميانه برتري دارد ، مشهورترين اين داستانها نيز به شمار مي رود اين داستان در گذشته ها ساخته و پرداخته شده و مدتها باعث سرگرمي كودكان تا سالخوردگان مي شده امروزه رو به فراموشيست و تنها اسامي آن را به عنوان مثال و كنايه مي شنويم ... برپايي اين سايت با تمام كاستي ها تلاشي است براي احيا كردن داستانها و افسانه هاي پارسي

سري به اين سايت بزنيد. طراحي فوق العاده خوب و دسترسي آسان به هر فصل داستان و امكان ذخيره كردن آخرين صفحه اي كه مطالعه كرديد از ويژگيهاي اين سايت است

Sunday, November 23, 2003

بين تمام اي بوك هايي كه تو اينترنت به چشمم خورده و لينك بعضي رو كنار وبلاگم گذاشتم اين يكي يه چيز ديگه است.
پروژه گوتنبرگ قصد داره تمام كتابهاي مشهوري رو كه تاريخ كپي رايتشون سر رسيده، به مرور در اينترنت بذاره. براي كمك به اين سايت فقط اگه دوست داشتين و وقت اضافي داشتين دو صفحه به شما ميدن و ازتون ميخوان كه نمونه خواني بكنيد و غلط گيري بكنيد.
سال ۱۹۷۱ بود كه مايكل هارت به اين نتيجه رسيد كه چه عيبي دارد تمام كتابهاي مشهور و قابل خواندن را كه تاريخ كپي رايتشان سررسيد شده است در دسترس عموم در سراسر جهان قرار دهند. تبديل كتابها به اي بوك توسط داوطلبان در سراسر جهان انجام ميشود.
كاش يه نفر ايراني هم متولي كاري مشابه براي آثار ايراني ميشد. وبلاگ ديونه تا اونجا كه من ميدونم هر از گاهي كتاب يك شاعر ايراني را در وبلاگش قرار ميده كه داون لود كنيد. با توجه به متون غني و فراوان فارسي انجام اين كار فقط كمي همت ميخواهد و روحيه كار جمعي ﴿ كه در ايران نمره اش صفر﴾
در قسمت سرچ ميتوانيد اسم نويسنده مورد علاقه اتون رو تايپ كنيد و نتيجه بگيرين. ميتونين ليست نويسنده ها و كتابها را به طور مجزا داون لود كنيدو بعد كتاب نويسنده مورد علاقه اتون رو داون لود كنيد.
اگه نام مارسل پروست رو به فرانسه تایپ کنید میتونین سه جلد از کتابهای در جستجوی زمان از دست رفته رو به فرانسه دانلود کنید.
يه سري بهش بزنيد و از عظمت كار حيرت كنيد.
حالا ببينم كسي هست باز هم از كمبود متون خوب خواندني بناله.

Wednesday, November 19, 2003

پنجمين سالگرد قتل زنده ياد داريوش و پروانه فروهر است اين روزها.

اميرانتظام در صفحه سي و نه كتاب آن سوي اتهام ﴿ جلد اول﴾ خاطره جالبي از ایشان نقل ميكند

بهار سال ۱۳۵۸

روزي در اتاق شوراي اقتصاد با نخست وزير تنها بودم و هنوز مدتي وقت براي تشكيل شوراي اقتصاد باقي مانده بود كه آقاي داريوش فروهر وارد اتاق شد و سر ميز نشست. صبح آن روز فروهر كه در سمت وزير كار در دولت موقت خدمت ميكرد، بدون مشورت با شوراي اقتصاد و شخص نخست وزير حداقل حقوق كارگران را از ۱۹۶ ريال به ۵۴۸ ريال بالا برده و آن را به عنوان تصميم دولت در راديو و تلويزيون اعلام كرده بود. ايشان اين پايه حقوق را بر خلاف عرف معمول در ايران عطف به ماسبق كرده بود و از روز استخدام هر كارگر آن را اعلام كرده بود.

نخست وزير به اين عمل اعتراض كرد و به قدر عصباني بود كه ميلرزيد، در حالي كه آقاي فروهر خونسرد در مقابل نخست وزير نشسته بود و ايشان را نگاه ميكرد. اين اولين باري بود كه من مهندس بازرگان را تا اين حد عصباني ميديدم.

اين تغيير پايه حقوق از بدو استخدام بالغ بر ميلياردها تومان ميشد كه دولت مجبور به پرداخت آن شد و به اعتقاد بعضي كارشناسان اولين عامل براي ايجاد تورم بود.

Tuesday, November 18, 2003

بحث آقاي اديب در مورد ساخت دمكراتيك اجتماع موجب كج فهمي هايي در من شده است. صحبت ايشان در مورد اقتصاد به كل جاي بحث دارد كه الان به اين موضوع كاري ندارم.

ايشان در بخش ابتدايي بحثشان ميگويند:

﴿ساخت سياسی نمي‌تواند دمكراتيك‌تر از ساخت اجتماعی ‏باشد﴾

ساختار دمكراتيك اجتماعي هيچ تعارضي با ساختار دمكراتيك سياسي ندارد. در حقيقت ميزان آزادي اجتماعي را عوامل پيچيده اي و در صدر آن عرف جامعه مشخص ميكند. به همين جهت است كه از پس بيست و چهار سال فشار رژيم جهت ايجاد يك سري محدوديتها در زمينه هاي مختلف تقريبا به هيچ موفقيتي دست نيافته است. براي مثال رابطه دختر و پسر و فيلم و ويديو و ماهواره و موسيقي و ...

در دوران تحصيل دانشگاه درسي داشتيم به نام توسعه. يكي از اصولي كه هيچ صاحب نظري در درستي آن شك ندارد اين است كه توسعه در سه بعد اقتصادي، سياسي و اجتماعي بايد همزمان باشد . در جامعه اي كه تنها يكي يا دو فاكتور از اين سه رشد يابد دچار ناهنجاري خواهد شد كه سرانجام به سقوط ختم ميشود. از اين ديد به راحتي بسياري از انقلابهاي قرن گذشته قابل توجيه است. انقلاب اسلامي بعد از توسعه شديد اقتصادي و اجتماعي ﴿ ناشي از افزايش قيمت نفت﴾ و در كنار آن فضاي بسته سياسي رخ داد.

به همين جهت حكومتهايي كه از سيستم به شدت بسته در هر سه زمينه بالا بهره ميبرند ظاهرا تا ابد ميتوانند به حكومت خود ادامه دهند. مشخصه تمام اين حكومتها در كنار فضاي بسته سياسي، رشد ناچيز اقتصادي است. براي نمونه كره شمالي، ليبي، سوريه عراق و ....

شايد منظور آقاي اديب از ساخت دمكراتيك اجتماعي همان توسعه اجتماعي باشد. مشكل براي من اين است كه ايشان خودشان عضو هييت علمي دانشگاه در گروه اقتصاد هستند و در بررسي هايي كه از ساختار اجتماعي و سياسي عربستان و عراق ارائه كرده اند كمترين اشاره را به ساختار اقتصادي اين دو كشور و نقش آن در تحولات اخير داشتند.

براي مثال عربستان كه در دهه شصت تنها ۹ ميليون جمعيت داشت و داستانهاي خرجهاي افسانه اي شاهزادگانش هنوز بر سر زبانهاست هم اكنون دچار مشكلات ناشي از رشد جمعيت ﴿ اكنون بالاتر از بيست و چهار ميليون﴾ شده است. بيكاري در حال افزايش در بين جوانان، راحت طلبي سنتي اعراب، ذخيره ناچيز ارزي ﴿ نسبت به دو دهه قبل﴾ در كنار تبليغات اسلام طالباني وهابيون باعث تغييرات عميقي در جامعه عربستان شده است و اين كشور به سرعت به طرف هرج و مرج ميرود.

بررسيهاي اقتصادي اشاره شده در اين مقاله ﴿ در زمينه ايران﴾ هم به نوبت خود جاي بحث دارد كه براي فرصتي بعد.

Wednesday, November 12, 2003

اين مقاله آقاي ادیب كه عنوان استاد دانشگاه اصفهان را هم يدك ميكشد نوشته عجيبي است

نيمه خالي ليوان را ديدن البته زماني كه قصد انتقاد از حكومتي استبدادي را داريم نبايد بد باشد اما ايندفعه ديگه خيلي آش رو شور كرده

Monday, November 10, 2003

اين اعتراض ايران به راي دادگاه لاهه و سياسي خواندن اين راي صرف نظر از توهين مستقيم به چهارده قاضي اي كه بر عليه ايران راي داده اند دقيقا تاييد كننده بي طرفي قوه قضاييه در ايران هم هست.
تاخت زدن دو مستند ساز با يك استاد آمريكايي- ايراني زنداني.

دو به يك؟

تازه هر سه نفر ايراني؟

Sunday, November 09, 2003

اگر به موزيك سنتي علاقه داريد حتما سري به اين راديو بزنيد.

Tuesday, November 04, 2003

آقاي خزاعي فر سالها قبل فصلنامه بسيار خواندني منتشر ميكرد به اسم مترجم.
صاحب امتياز اين فصلنامه آستان قدس بود و الان مدتي است كه منتشر نميشود﴿ حداقل در كتابفروشيهاي تهران پخش نميشود﴾
آقاي خزاعي فر مجله جديدي منتشر كرده اند به اسم ريدرز. اين نشريه هم در مشهد منتشر ميشود.
اين مجله هم انگار قرار است مثل همتاي غربي خود ﴿ ريدرز دايجست﴾ در تمام زمينه ها مطلب داشته باشد. هم مقاله سينمايي﴿ نقد فيلم ده﴾ هم اجتماعي ﴿ فرار مغزها و امنيت زنان﴾ كتاب ﴿ نقد كتابهاي گلي امامي﴾ داستان شعر و ....
مجله ريدر جزو اولين مجله هاي انگليسي زبان است كه در اين كشور منتشر ميشود.

Monday, November 03, 2003

مجله فيلم نگار هر شماره متن كامل يك فيلمنامه را منتشر ميكند. شماره پانزده اين مجله- كتاب كه به تازگي منتشر شده متن كامل فيلمنامه بدنام اثر بن هكت را منتشر كرده است. مترجم اين فيلمنامه خانم گلي امامي مترجم خوب و كم كار است.

خانم گلي امامي در شماره عيد همين مجله هم يك فيلمنامه ديگر را ترجمه كرده بودند

اگر براي تهيه اين مجله در شك هستيد فقط تا آخر ماه وقت داريد كه تصميم بگيريد.

آذر ماه شماره جديد مجله منتشر ميشود و اين يكي جمع آوري ميشود.