Tuesday, December 31, 2002

از جي جي بالارد دو کتاب به همت آقاي علي اصغر بهرامي به فارسي منتشر شده است. منطقه مصيبت زده شهر و برج
کتاب منطقه مصيبت زده شهر مجموع نه داستان از اين نويسنده است.
براي داستانهاي اين مجموعه نميتوان چهارچوب سبک خاصي را تعيين کرد وي را نويسنده پسامدرنيسم لقب دادند اما اکثر داستانهاي اين مجموع جزو سري داستانهاي علمي تخيلي است.
داستانها از اين لحاظ از منطق خاص خود پيروي ميکنند اما نويسنده به خوب موفق ميشود هراس و کابوسهايي را که مد نظرش است را به خواننده منتقل کند.
وی را يکی از برجسته ترين نويسندگان آپوکاليپس می شناسند.
در داستان مرغ توفان خوابگرد توفان پرنده هاي يک منطقه در اثر نوعي مواد شيميايي که برای گياهان استفاده می شد، به طور وحشتناکي غول آسا شده اند و براي به دست آوردن غذا ابتدا به حيوانات و بعد به انسانها حمله ميکنند و ارتش مامور دفع اين حيوانات ميشود.
داستان منطقه وحشت درباره مردي است که در توهمات خود افرادي را ميبيند که به گفته دکتر روانشناس واقعيت خارجي ندارند و تنها توهمات وي هستند اما اخر همين داستان يکي از اين افراد باعث مرگش ميشود.
گراهام گرين در مورد چاپ اول اين مجموعه قصه گفته بود که بهترين مجموعه قصه اي که اين اواخر خوانده ام. اصالت سوژه هاي اين مجموعه داستان ميتواند لذت خواندن چند قصه کوتاه کامل را به خواننده منتقل کند.
ناشر اين مجموعه داستان جوانه رشد است.

Sunday, December 29, 2002

من قبلا در مورد زلزله در تهران و عواقب آن در اينجا و اينجا نوشته بودم و قرار گذاشتم که ديگر در اين مورد چيزي ننويسم.
اما گزارشي که يک گروه ژاپني پس از بررسي گسلهاي تهران به تازگي انجام دادند و ماه گذشته در همشهري چاپ شده بود، باعث شد که اين نوشته را هم اضافه کنم.
تهران روي پانزده گسل فعال قرار گرفته است که خطرناکترين آنها طبق اين گزارش گسل تهران و شهر ري هستند. و صد و هفتاد و دو سال پيش ( ۱۲۰۹ ميلادي) اين شهر را در طي چند ثانيه به کل ويران کرد به دليل فعال بودم گسل مشا در هر دوره ۱۵۸ ساله زلزله اي به قدرت بالاي هفت ريشتر در اين شهر رخ خواهد داد طبق گزارش موسسه بين المللي زلزله شناسي بيش از ۹۵ درصد از ساختمانهاي اين شهر بيش از شصد در صد ويران خواهند شد.
جالب اينجاست که در اين ابر شهر ۵۵ درصد مراکز آتش نشاني و ۵۰ درصد بيمارستانها بعد از زلزله به کل ويران خواهند شد.
در صورت بروز زلزله چنانچه گسل ري فعال شود در صد ساختمانهاي ويران شده در مرکز و جنوب شهر بيش از هشتاد در صد است و در مناطق شمالي سي درصد
چنانچه گسل شمال تهران فعال شود پنجاه درصد ساختماني منطقه و ميزان ويراني در جنوب شهر سي در صد خواهد بود.
اما از همه نگران کننده تر گزارش سال گذشته وزير نفت است که در صورت بروز زلزله بيش از ۳۰۰ هزار علمک گاز در تهران منفجر خواهند شدو تلفات اين انفجار بيش از تلفات ويراني ساختمانها خواهد بود. در حقيقت زماني که بدون هيچ گونه پيش بيني براي جلوگيري از تلفات زلزله اين شهر را لوله کشي گاز کردند تهران را تبديل به يک بمب بزرگ کردند که بعد از وقوع زلزله به کل در آتش خواهد سوخت. توجه داشته باشيد که بعد از وقوع زلزله به دليل خرابي سد و ترکيدن لوله هاي آب هيچ آبي در تهران براي اطفا حريق نخواهد بود. اگر به دعا اعتقاد داريد به جاي اينکه دعا کنيد در اين شهر زلزله نيايد دعا کنيد بعد از زلزله در حد سيل باران بيايد!
در قرن گذشته کل تلفات زلزله در سراسر جهان يک ميليون نفر بود که هشتاد در صد اين جمعيت شامل شش کشور از جمله ايران بودند.
کارشناسان کميته ملي بلاياي طبيعي پيش بيني ميکنند در صورت بروز زلزله در تهران ۱.۵ ميليون نفر در دقيقه اول جان خواهند سپرد
دکتر عکاشه که يک تنه بارها نسبت به وقوع زلزله در تهران هشدار داده است معتقد است که دو ميليون نفردر دقيقه اول جان خواهند داد و دو ميليون نفر بعدي در طي هفته بعد.
بد نيست بدانيد که بيشترين تلفات زلزله در جهان متعلق است به مکزيک و ويراني شهر مکزيکو سيتي با سيصد هزار نفر تلفات.

Saturday, December 28, 2002

دو تا کتاب به تازگي از وزارت ارشاد مجوز گرفتند و به زودي چاپ ميشوند
اول کتاب ناطور دشت به ترجمه آقاي احمد کريمي حکاک. از عمر اين ترجمه بيش از سي سال ميگذرد و يکي از موفقترين ترجمه هاي فارسي در انتقال لحن و زبان است. بيش از دو سال است که اين کتاب در وزارت ارشاد منتظر مجوز نشر بود اين کتاب در دهه چهل توسط نشر کتابهاي جيبي چاپ شده بود(‌با همکاري فرانکلين) چند سال قبل به ترجمه محمد نجفي و توسط نشر نيلا يک ترجمه ديگر از اين کتاب منتشر شد.
اميدوارم دو صحنه اي که در اين کتاب ظاهرا مشکل ساز است توسط ارشاد تعديل! نشده باشد. سال قبل در نمايشگاه مسئول غرفه ققنوس ميگفت که اگر قرار باشد حتي يک واو از اين کتاب کم شود چاپ نخواهد شد(‌بر وزن يک مو از سر....)


کتاب دوم خواب بزرگ اثر ريموند چندلر است که با ترجمه قاسم هاشمي نژاد منتشر خواهد شد. اين کتاب چهارمين رمان اين نويسنده است که به فارسي منتشر ميشود و يکي از بهترين کارهاي وي است. قاسم هاشمي نژاد براي مدتها صاحب تنها رمان پليسي ايراني شناخته ميشد(‌ فکر ميکنم هنوز هم همين يک رمان پليسي به فارسي نوشته شده است)

Monday, December 23, 2002

کتابي از محمد رضا اصلاني منتقد جوان منتشر شده است به نام بهرام صادقي که دفتر هفتم ازچهره هاي قرن بيستم نشر قصه است.
قبلا از همين سري کتابهايي در معرفي آثار بهرام بيضايي- علي حاتمي- نيما- فروغ- ساعدي- سهراب سپهري منتشر شده بود.
اين کتاب شامل سه بخش اصلي است. معرفي بهرام صادقي؛ تحت نام ستاره اي ديگر به خاموش گراييد. آقاي اصلاني براي نگارش اين بخش با بسياري از دوستان بهرام صادقي تماس گرفت و اين بخش را بر مبناي خاطرات شفاهي آنان نوشت.
بخش دوم کتاب به اسم طنز؛ ظرفي انباشته از ميوه هاي متنوع اختصاص دارد به بررسي قصه هاي کوتاه بهرام صادقي از ديد طنز. اصلاني در اين بخش ضمن تعريفي مختصر از طنز روشهاي مختلف طنز شامل اغراق - بازي با کلمه - تمثيل- گروتسک - پارادوکس و ... مصداقي براي هر يک از اين تعريفها در قصه هاي کوتاه بهرام صادقي ميابد و معرفي ميکند.
بخش آخر کتاب يک مقاله پانزده صفحه اي در معرفي و نقد کتاب ملکوت از همين نويسنده است.
اصلاني قبل از چاپ اين کتاب در روزنامه ها و مجلات نقد چاپ ميکرد و در اوج دوران فعاليت روزنامه عصر آزادگان و نشاط يک ستون ثابت در بخش ويژه پنجشنبه هاي اين روزنامه ها داشت.
اين کتاب اولين کتاب اصلاني است که در حوزه نقد چاپ ميشود. ( من حداقل دو نفر ديگر با همين اسم ميشناسم که يکي در سينما فعاليت ميکند و ديگري در قصه نويسي)
اين کتاب براي اسم بزرگي چون بهرام صادقي زيادي خلاصه است. جا داشت آقاي اصلاني از زاويه هاي ديگري به جز طنز؛ داستانهاي بهرام صادقي را بررسي ميکرد. گويا قرار است با همکاري نشر نيلوفر مجموعه اي از داستانهاي چاپ نشده صادقي به همراه معرفي آثار منتشر شود نويسنده اين مجموعه هم آقاي اصلاني است.

Sunday, December 22, 2002

زويا پيرزاد در تمام قصه هايش از حوادث خيلي خيلي ساده و معمولي مينويسد. اين حوادث و زندگيهاي ساده گاهي بدون اينکه اتفاق خاصي رخ دهد تا حد فاجعه پيش ميرود اما هرگز داخل اين فاجعه نميشود. فاجعه اگر هم قرار باشد شکل بگيرد در ذهن خواننده شکل ميگيرد. اينگونه است که در کتاب چراغها را من خاموش ميکنم عشق زن متاهل و راوي داستان به اميل سيمونيان همسايه جديدشان براي ما مقدمه يک فاجعه است.
خواننده به همراه راوي داستان با اين خانواده آشنا ميشود. يعني يک روايت خطي درست از زماني که براي اولين بار راوي با اميلي دختر اميل آشنا ميشود تا زماني که اين خانواده به همان سرعتي که داخل خانواده آنها شدند از خانواده آنها خارج ميشوند.
در طول همين مدت مجبوريم با خواهر راوي که دختري تپل و جستجوگر! است با مادر راوي با مادر اميل سيمونيان و فرزندان راوي و شوهر وي آشنا شويم. بعد تک تک اين افراد هويت خودشان را پيدا ميکنند و به زندگي ادامه ميدهند.
درخشانترين فصل اين کتاب فصلي است که ملخها به شهر حمله ميکنند روايت راوي محدود ميشود به چيزهايي که با چشم خود ديده است. هيچ يک از اين چيزها فاجعه نيست. اما حضور سنگين آن حس ميشود. زمين چمن که از اجساد ملخها خاکستري رنگ شده و صدايي شبيه به صداي چند هواپيما در لحظه اي که از روي آنجا رد ميشوند و چند ملخي که در راهرو ديده ميشود و اميل و آرمن با پا مياندازند بيرون.
زبان اين رمان هيچ پيچيدگي ندارد. ساختار رمان هم دور از ترفندهاي مدرنيسم است. يک داستان ساده که به قول مدرس صادقي از رومانهاي کلاسيک هم بي تاثير نيست اما خانم پيرزاد بلد است که داستانش را تعريف کند درست هم تعريف کند. بدون اشتباه ناشي از عدم تسلط بر عناصر قصه. اينگونه است که شخصيتهاي اين رمان از ملموس ترين شخصتيهاي رمانهاي دو دهه اخير ميشوند. حتي اگر کساني بخواهند ايراد بگيرند که زبان اين رمان ايراد دارد.
ظرفها را ميشستم که آرتوش به آشپزخانه آمد؛ تکيه داد به ظرفشويي و گفت« دخترها قصه ميخواهند» و خنديد. از اول شب مدام ميخنديد. گفتم« حوصله قصه گفتن ندارم» نگاهم کرد« چرا؟» نگاهش نکردم. «‌خسته ام»
آيت الله مروي معاون اول قوه قضاييه در مراسم افتتاح دوره آموزش کامپيوتر و آشنايي قضات با جرائم و مجازاتهاي رايانه اي و اينترنتي در توجيه علت اين آموزشها گفته است:« در برخي مواقع ممکن است دشمنان اسلام با يادگيري سحر سعي کنند که گوشه اي از دل مردم را به سوي خود برگردانند؛ در اين صورت تعليم سحر براي مسلمانان واجب کفايي است تا بتوانند در مقابل دشمنان ايستادگي کنند»همشهري شنبه سي ام آذر

Saturday, December 21, 2002

خانم پيرزاد در سومين مجموع داستاني که چاپ کرد( يک روز مانده به عيد پاک)‌ در شيوه روايت به نهايت ايجاز رسيده است.
به اين تکه توجه کنيد:
علي آقا کلاهش را که برداشت؛ فکر کردم عجب موهاي سياه و پرپشتي! وقتي که رفت مارتا گفت« چه مرد آقايي! چقدر با شعور! چقدر فهميده!»
شب که آلنوش ماجرا را شنيد گفت« چي؟ من و محمد؟» و زد زير خنده.
مارتا پشت ميز شام انگشتش را گرفت طرف آلنوش. « خب گوش کن نونوش! علي آقا نيامده بود خواستگاري! مرد بيچاره شعورش خيلي بشتر از هر کس ميرسد. از ما خواست از تو بخواهيم که با محمد صحبت کني و تو بايد صحبت کني! درست هم بايد صحبت کني! واي به حالت اگر بفهمم طفلک را مسخره کردي! فهميدي؟»
آلنوش سرش را زير انداخت و گفت« چشم مادر» از آن به بعد يکي از تکيه کلامهاي مارتا شد: شعور به سواد نيست
.

Thursday, December 19, 2002

روزنامه همشهری دوم دیروز دو مقاله کامل در مورد تن تن در ایران نوشت.
مقاله اول اختصاص داشت به معرفی تن تن و خلاصه ای از هر یک از داستانهای این سری. مقاله نسبتا کاملی قبلا در همین مورد در سه شماره مجله کیهان کاریکاتور چاپ شده بود.
مقاله دوم از قوچانی بود به اسم مارکوپولوی قرن بيستم در بخشی از این مقاله میخوانیم
چند سال پيش هنگامی که تلويزيون جمهوری اسلامی آنونس چند فيلم کارتونی ساخته شده از کمیک استريپ های تن تن را پخش کرد روزنامه کيهان که ديدگاه خاصی را منعکس می کند در برابر آن موضع گرفت و با اشاره به سوابق يهودی هرژه مولف داستانهای تن تن انتشار کتابها و فيلمهای آنرا جزیی از يک توطئه صهيونيستی دانست . بدين ترتيب معلوم شد که دو دهه ممنوعيت انتشار و تکثير کتابهای تن تن در ايران دليلی سياسی دارد......
آقای قوچانی کمی از واقعيت را خواسته يا ناخواسته تغيير داده است. حقيقت اين است که ده سال قبل زمانی که آقای هاشمی متصدی تلويزيون بود، آنونس سری کارتونهای تن تن در تلويزيون پخش شد و عنوان شد که به زودی اين کارتون از تلويزيون پخش خواهد شد. آنزمان آقای هاشمی ( برادر آقای رفسنجانی) جزو گروهی بود که تيغ کيهان همواره جهت نقد و تخريب آن کار می کرد و آن انتقاد تنها به نمايش اين سری کارتونها از تلويزيون مربوط می شد و نه به انتشار سری کتابهای تن تن.
سری کتابهای تن تن و اصولا کتابهای کارتون ( کميک استريپ) از اوایل تصدی رياست وزارت ارشاد توسط آقای خاتمی ممنوع انتشار شدند. دليل اين ممنوعيت بسيار منطقی! بود. اينان معتقد بودند که کتابهای کارتون باعث از بين رفتن قدرت تخيل کودکان می شود. حتی آقای مهاجرانی در مصاحبه ای که با مجله کيهان کاريکاتور زمانی که رياست وزارت ارشاد را به عهده داشتند، کردند همين دليل بسيار منطقی را عنوان کردند. آن زمان قرار بود یک کميک استريپ صد در صد ايرانی از يکی از داستانهای شاهنامه منتشر شود که مجوز انتشار نگرفت.سال 1379
حالا که صحبت به اين جا کشيد محض ياد آوری بگويم که کتابهای پليسی هم در همان زمان رياست آقای خاتمی در وزارت ارشاد ممنوع الچاپ بود. دليل آن بسيار منطقی بود! معتقد بودند که مطالعه کتابهای پليسی باعث می شود که ميل به آدمکشی در انسان زنده شود! همينقدر بگويم که اگر اين نظريه درست بود الان صاحب اين وبلاگ بايد يک آدمکش حرفه ای می شد.

Wednesday, December 18, 2002

کتاب طعم گس خرمالو يک جهش آشکار نسبت به کار اول نويسنده است
در معرفي انتهاي کتاب نوشته شده است
( گويي روند و لحن هر داستان را شخصيتهاي خود داستان شکل ميدهند و ميپرورانند و در اين ميان نويسنده با طرح تصويري از جزييات ريز و در ظاهر بي اهميت بدون شرح و تصوير اضافي به تماشا نشسته است.)
اين بي تفاوتي نويسنده در اين داستانها تاحدي است که در بسياري از داستانها از پرداخت شخصيت کامل قصه ناتوان ميشود. (‌دو داستان ساز دهني و پرلاشز تا حدي از اين قاعده مستثنا هستند)
اما شيوه روايت سرد و بي تفاوت خانم پيرزاد به همراه توصيف مختصر و در حد ايجاز لحظه هاي زيبايي را در چند قصه درست کرده است. به اين بخش از قصه طعم گس خرمالو توجه کنيد.
گاهي برايشان مهمان ميامد.
ملوک خانم وزيري سفيد و چاق و چله و خنده رو با حرکات تند گنجشک وار؛ دوست زمان بچگي خانم. چاي پشت چاي مينوشيد و حرف ميزد. از عروسي ها و زايمان ها و مرگ ها ميگفت؛ از عوض شدن زندگي؛ از راه حلهاي خودش براي آشتي با تغييرات؛‌ تا سر آخر که آه ميکشيد و سر تکان ميداد.( راضي باشم به رضاش).
زندگيش مصداق کامل جمله اش بود. پذيراي پيشامدها؛ خوب و بد و شاد و غم انگيز. در عروسي تنها پسرش همان قدر شادي کرده بود که در مرگ دختر دم بختش سوگواري
......
در تمام قصه ها نويسنده هر زمان که لازم ديده به جزييات زندگي وارد شده و هر زمان که خواسته است دور نماي کلي را رسم کرده است و اين زومها را با استادي انجام داده است.
طعم گس خرمالو در قسمت بيست سال قصه نويسي ايران تشويق شد.
يکساله گي!

Monday, December 16, 2002

فکر نميکنيد بنياد گرايي هم خودش يکي از جنبه هاي منفي يا يکي از چهره هاي منفي مدرنيته باشد?.
نه وقتي فرايند تغيير در جريان باشد هميشه کساني هستند که از تغيير سرباز ميزنند چون تصوري از آنچه در وضعيت تازه بايد انجام دهند ندارند؛ چون پيامدهاي منفي تغيير ممکن است آشکارتر باشد و چون اينها نميخواهند احساس سر در گمي کنند بنا بر اين فقط در مراکز بسيار محدودي ميتوان حرف از بنيادگرايي زد؛ آنهم براي بازگشت به محدودترين شکل ابتدايي دين و سياست. از اين لحاظ البته بنياد گرايي يک واکنش است
..... اما اسلام گرايي در بسيار جنبه هايش مدرنيست است و حتي بايد گفت فردگرايانه است. چون تمام جهان و تمام جوامع به خاطر بعضي تغييرات از هم پاشيده شده و براي همين افراط به شکل هاي سياسي منفي واکنش نشان ميدهند. اصلا با توجه به همين مسائل است که ما مدعي هستيم ايران در حال حاضر و در زمان انقلاب و البته در دوران پيشا انقلاب در جران فرايند مدرنيزاسيون قرار داشته است. البته اين مدرانيزاسيون در نهايت به سمت يک قدرت مذهبي هدايت شده؛ اما خود اين قدرت مذهبي توسط بعضي واپسگرايان مورد حمله قرار گرفته است؛ واپسگرايان؛ نه سنت گرايان.
چون تعبير سنت گرايان گويانيست؛ خصوصا در مورد افرادي مثل بن لادن و هوادارانش. اين افراد کساني هستند که دلشان ميخواسته در جهان مدرن به بازي گرفته شوند. اينها سنت گرا نيستند به کشورهاي مختلف رفته اند تا آموزشهاي مدرن داشته باشند.پس ميبينيد که با توجه به اين اطلاعات دو چيز را نبايد با همديگر قاطي کنيم يکي نوع مقاومت است و مقاومت کنندگان مايل هستند از وضعيت سنتي خارج شوند که همان بنياد گراي است و ديگري همان است که توضيح دادم. آن چيزي که قضيه را پيچيده تر ميکند مسئله اي در زبان انگليسي است واژه fundamentalism (‌بنياد گرايي) در آن واحد دو معني دارد و همين منجر به اشتباهاتي ميشود ما بايد معني ضد حمله اي اين واژه را تفکيک کنيم. اسلام گرايي ضد بنياد گرايي است و اين البته همه جا وجود دارد که بسياري انسانهاي نو سنت گرا ميخواهند آداب و جهت گيريهاي بنيادي را حفظ کنند. اين دو مقوله از هم متفاوتند.
گفتگو با آلن تورن. جامعه شناس فرانسوي.


فقط اينقدر بگم که درج اين تکه از مصاحبه با آقاي تورن اصلا دليل موافقت با آن نيست.

Sunday, December 15, 2002

روز چهارشنبه تلويزيون ايران طي يک برنامه به اسم اين ور و اون ور سينما خلاصه فيلم مردي در نقاب آهني را نمايش داد. آخرين جمله اي که در اين فيلم توسط گوينده گفته شد اين بود که لويي چهاردهم بعد از اينکه به جاي برادرش به قدرت رسيد به زودي مثل برادرش راه ظلم و ستم پيش گرفت و اينقدر به مردم جور کرد که باعث انقلاب کبير فرانسه شد.
جل الخالق. حالا اينکه تلويزيون دو تا لويي را جا گذاشت و رسيد به انقلاب فرانسه بماند. آخرين جلمه در نسخه اصل اين فيلم اينطور است که لويي چهاردهم به شدت به قانون گرايي پابند بود و مردم فرانسه در زمان حکومت او رنگ صلح و آرامش را ديدند.

Friday, December 13, 2002

تازه هاي کتاب
از تام استپارد يکي از معروفترين نمايشنامه نامه نويسان انگليسي کتابي به ترجمه آقاي مصطفي اسلاميه منتشر شده است و توسط نشر نيلوفر به نام روزنکرانتس و گيلدنسترن مرده اند. روزنکرانتس و گيلدنسترن دو تا شخصيتهاي حاشيه اي نمايشنامه هملت هستند که در پي جاسوسي براي کلاديوس به سوي مرگ ميروند.
در مقدمه اين کتاب نوشته شده است:
نمايشنامه روزنکرانتس و گيلدنسترن مرده اند اميزه اي از طنز و تراژدي و سرشار از عناصر نمايشي است. بسيار از صاحبنظران عرصه تئاتر اين کتاب را هم ارزش با در انتظار گودو اثر بکت و قابل قياس با شش شخصيت در جستجوي نويسنده اثر پيراندللو ميدانند.
همزمان با معرفي بهترينها جايزه نهاد گلشيري نشر نيلوفر بهترينهاي داستانهاي کوتاه سال ۱۳۷۹ را در يک مجموعه به نام نقش ۷۹ منتشر کرده است
در اين کتاب از قباد آذر آيين؛ صمد طاهري؛ محسن فرجي؛ محمد رضا گودرزي؛ اروشا نصرت؛ و پيمان هوشمند زاده هر نفر يک داستان از حسن بني عامري؛ گلي ترقي؛ سعيد عباسپور هر نفر دو داستان و از بيژن نجدي سه داستان به چاپ رسيده است. تمام اين داستانها قبلا در مجموع داستان نويسندگان منتشر شده است اما جمع آوري اين قصه ها به عنوان بهترينهاي سال ۷۹ لطف بازخواني آنرا کم نميکند.
دو نمايشنامه کوتاه از ويليام سارويان به نام گرسنگان توسط نشر گلمهر به چاپ رسيده است. بيست صفحه انتهايي اين کتاب کوچک صد صفحه اي اختصاص دارد به معرفي نويسنده اين کتاب با کمک چند مقاله و عکس
اين ناشر يک سي دي در زمينه تئاتر منتشر کرده است که سي دي بدي از آب در نيامده است
بعضي از مطالب اين سي دي شامل موارد زير است
شرح حال نقد آثار؛ مصاحب؛ نقد و سخنراني به زبانهاي فارسي ايتاليايي انگليسي فرانسه و ...به همراه هفت داستان از سارويان به زبانهاي انگليسي ارمني و اسپانيايي
تاريخ تئاتر در جهان از آغاز تا امروز
تاريخ ماسک در جهان و کاربرد آن در تئاتر همراه با تصاويري از ماسکها
تاريخ گريم از ۲۶۰۰ سال قبل از ميلاد به همراه آموزش آن
تاريخ تصويري لباس
طراحي لباس براي صحنه
آموزش رنگ کردن پارچه
پوستر تئاتر از قرن هيجده تا امروز
تاريخ رقص در تئاتر
تئاتر خياباني و ....
اگر قصد خريد اين سي دي را داشتيد با تلفن ۴۶۴۱۱۲۵ تماس بگيريد. فکر ميکنم براي تهيه آن ناچار شويد يک سفر کوچک به شهرک اکباتان بکنيد.
نشر نيلوفر در غياب طرح نو که عملا سري کتابهاي سياه خود را تعطيل کرد قصد دارد تحت نام سري سرخ و سياه يک سري از بهترينهاي اين ژانر را منتشر کند. دبير اين مجموعه آقاي جلال بايرام هستند و اولين کتاب از اين سري به نام گريس ديگر( چهره پنهان)‌ به ترجمه آقاي بايرام منتشر شده است. نويسنده اين کتاب مارگرت اتوود نويسنده کانادايي است.

Thursday, December 12, 2002

مثل همه عصرهاي زويا پيرزاد رو خوندم.
مشکل اين اولين مجموعه داستان خانم پيرزاد اينه که توش حادثه اتفاق نميافته. خانم پيرزاد نميخواد دنبال اين قرتي بازيهاي مدرنيسم برود که به کل طرح را در داستان حذف ميکنند و چند واژه درهم و مبهم به عنوان قصه تحويل ميدهند. نه؛ فقط خيلي ساده در اين داستانها هيچ اتفاقي نميافتد. بيشتر اين داستانها تنها برشي از يک لحظه زندگي هستند برشي بسيار ساده و گذرا که ميتوان آنرا نديد هم گرفت.

Tuesday, December 10, 2002

فرهنگنامه نويسي و دايره المعارف نويسي در ايران هم قصه اي دارد. زحمات عميد معين و يا دهخدا وقتي که ديگر اين کتابها به روز نشوند در حقيقت فقط به تاريخ ميپيوندد. هر چند که گفته ميشود آقاي محمد رضا جعفري ويراستار جديدي از فرهنگ معين آماده کرده اند که به زودي منتشر خواهد شد
اما نشر فرهنگ معاصر به تازگي يک فرهنگنامه فارسي به اسم فرهنگ معاصر فارسي امروز منتشر کرده است که با بضاعت اندک يک موسسه خصوصي کاري است کارستان.
اين کتاب قبلا تحت نام فرهنگ فارسي امروز و توسط يک انتشاراتي ديگر منتشر شده بود. اما ويراست جديدي که آقاي غلامحسين صدر افشار به همراه خانمهاي نسرين و نسترن حکمي منتشر کرده اند به کل با اصل اثر فرق دارد. در مقدمه کتاب آورده شده که تعداد زيادي واژه هاي جديد تا آخرين مراحل اجرايي کار در اين ويراست اضافه شده است.
نکته جالب در اين کتاب اين است که تيراژ أن ذکر نشده است. فقط همينقدر بدانيم که تا حالا از ويراست قديم اين فرهنگ بيست هزار نسخه به فروش رفته است. در مقدمه کتاب آورده شده که اين تنها فرهنگ فارسي است که در ده سال گذشته سه بار ويراست شده است.
مولفان اعتقاد دارند لغاتي که از زبانهاي ديگر به زبان فارسي وارد شده است چون رايانه -تلفن همراه- پيتزا- ايدز- اير تاکسي -ايزوتونيک- ايزومر- اينترنت بايد جزو زبان فارسي آورده شوند و در حد امکان معني دقيقي براي اين لغات آورده شده است. براي مثال جلوي لغت اينترنت نوشته شده است:‌شبکه کامپيوتري بين المللي براي ايجاد ارتباط با کامپيوترهاي مختلف و عرضه يا دريافت اطلاعات از آن.
قرار است که مولفان از اثري که بوجود آورده اند مغرور نشوند خودشان در مقدمه ذکر ميکنند که دست يافتن به کمال(‌اگر کمالي باشد) به همت سالها کار سنگين به دست ميايد اضافه شدن واژه هاي جديد؛ معني دقيقتر؛ مثالهاي بيشتر و لغات مربوط به گياهان و حشرات و پرندگان و اضافه شدن تصاوير از نيازهاي چاپ بعدي است.
از محسنات اين فرهنگ نامه اين است که نه تنها معني لغت را آورده بلکه ترکيبهاي جديد هر لغت را هم آورده است به اين ترتيب ميتوانيد از لغت جوش ترکيبهاي جوش آوردن؛ جوش شيرين؛ جوش صورت؛ جوش غرور؛ جوش خوردن؛ جوش دادن؛ جوش زدن؛ جوش آمدن را هر يک با مثال پيدا کرد.
معني قديمي لغات را هم آورده به اين ترتيب جلوي کلمه تابين نوشته شده: اسم (‌قديمي) سرباز؛ نفر
اگر لغتي بيش از يک مدخل در مقوله دستور زباني داشته باشد به آن اشاره شده است نشانه هاي جمع هر کلمه در انتهاي خط آورده شده است.
بزرگترين کمک اين فرهنگ همان فنوتيک براي تلفظ درست لغات است به اين ترتيب جلوي کلمه جيش با دو فونتيک مختلف نوشته شده (‌ادبي)‌ سپاه
و در مدخل بعدي جلوي همين کلمه نوشته شده (‌کودکانه)‌شاش داشتن اداري کردن
اين فرهنگنامه در يک جلد با طراحي جلد زيبا و صحافي جاندار(‌ اگر چند تا فرهنگ زير دستتون به خاطر صحافی بد پاره پاره کرده باشين منظور من رو از صحافي جاندار ميفهمين) به تازگي منتشر شده است.

Sunday, December 08, 2002

روزنامه رسالت زياد اهل شوخي نيست ستون طنز هم ندارد از اين لحاظ خيلي از روزنامه سلفش کيهان سرتر است که صفحه طنزش فقط يک ستون اضافه براي فحش دادن است. اما ديروز رسالت ناپرهيزي کرد.
خبر رو که از سايت امروز گرفتم بخونين:


مرتضوي هم قهرمان ملي است

رسالت در يادداشتي، به قلم انبار لويي، (1/9/81) حسين رضازاده، قهرمان وزنه برداري جهان و سعيد مرتضوي قاضي شعبه 1410 عمومي تهران را از جوانان نسل سومي خواند و در ادامه از واكنش به حكم قاضي جوان پرونده آقاجري انتقاد و اعلام كرد بعضي مسئولان به جوانان نسل سومي بيمهري ميكنند.


Wednesday, December 04, 2002

امين مالوف را مورخي لقب دادند که قصه نويس شد. مالوف فرزند يک سياستمدار معروف لبناني است که به سال۱۹۴۳ در لبنان به دنيا آمد و در يک دانشگاه فرانسوي زبان تحصيل کرد و به سال ۱۹۷۹ به پاريس مهاجرت کرد و سالهاست که در اين کشور ساکن است.
اولين کتابي که امين مالوف نوشت به نام جنگهاي صليبي از ديدگاه اعراب ( نشر البرز۱۳۶۹) ماجراي تاريخ جنگهاي صليبي از ديد اعراب و مورخان عرب است اين کتاب وقايع مهم جنگهاي صليبي از اوت ۱۰۹۹ تا سال ۱۲۶۰ را در بر ميگيرد.
کتاب دوم امين مالوف به اسم لئوي افريقايي (نشر سروش ۱۳۶۸)با استقبال زياد خوانندگان در سراسر جهان به جز ايران، روبرو شد. لئو آفريکانوس نامي است که حسن بن محمد وزان زياتي مولف وصف آفريقا را به اين نام ميشناسند. وي ده ساله که بود قران را از حفظ شد و در سن سي سالگي زمان برگشت از کعبه سر از رم در آورد و وارد دربار پاپ شد و مسيحي شد و حتي توسط پاپ غسل تعميد شد و ....
بستر تاريخي اين کتاب وابسته به معلومات غني نويسنده در اين زمينه است.
کتاب بعدي اين نويسنده سمرقند (نشر دستان ۱۳۷۴) است. محور اين داستان دست نوشته هاي خيام است زمان داستان از دوران تحصيل خيام و دوستی اش با حسن صباح که توسط دوست دختر خيام ( جهان) اين کتابچه به او هديه ميشود آغاز می شود تا زماني که اين دست نوشته در کشتي تايتانيک جزو وسايل يکي از نواده هاي قاجار غرق شد . (به راستي گرانقيمترين چيزي که در اين کشتي از بين رفت همين دست نوشته ها بوده است)
اين کتاب که در ايران هم بسيار پرفروش بود و توسط سه مترجم به فارسی برگردانده شده از زمان نظام الملک شروع ميشود و ماجراي حسن صباح و حمله مغلولها و به همراه دست نوشته ها وارد عصر حاضر ميشود و انقلاب مشروطه و سيد جمالدين اسد آبادي در حقيقت دست نوشته ها تنها بهانه اي براي رعايت محور خطي داستان است.
باغهاي روشنايي(نشر گفتار ۱۳۷۴) که نويسنده را برنده جايزه خانه انتشارات پاريس کرد داستان ماني پيامبر از تولد تا مرگ است. ترجمه اين کتاب به قلم خانم ميترا معصومي منتشر شد .
کتاب نخستين سده بعد از بئاتريس که چندان مورد اقبال خوانندگان قرار نگرفت کتاب بعدي اين نويسنده است که به فارسي هم ترجمه نشده.
صخره تانيوس (نشرروايت ۱۳۷۴) که جزو آخرين کارهاي منتشره خانم شهرنوش پارسي پور در ايران بود يک داستان کاملا تخيلي باپس زمينه تاريخي مربوط به داستان مرگ يک خليفه در قرن نوزده است قاتل به همراه پسرش به قبرس فرار ميکند و با حيله يکي از ماموران به کشور بازگردانده ميشود در حقيقت بخش تخيلي اين داستان همان روايت حيله مامور مخفي است که کتاب را به داستانهاي پليسي شبيه کرده است
بندرهاي شرق ششمين اثر اين نويسنده است که چند روزي است به ترجمه داوود دهقان توسط نشر روزنه منتشر شده است.

Tuesday, December 03, 2002

بابابزرگم يادش به خير. اونوقتها که زنده بود يه قصه اي برام تعريف ميکرد نميدونم چطور شد که الان دوباره يادش افتادم.
خدا بعد از اينکه ديد شيطان نميخواد به آدم سجده کنه از اونجا که خيلي شيطان رو دوست داشت ( چون شيطان سجده هاي چندهزار ساله ميکرد)‌ دستور داد از مکاني که شيطان به سجده ميرفت دالاني بسازند و ارتفاع اين دالان را رفته رفته کم کنند تا شيطان مجبور به دولا شدن شود. بعد به آدم فرمود که جلوي دالان منتظر باشد تا شيطان به ايشان تعظيم کند.
شيطان که متوجه اين مکر شد عقب عقب از دالان خارج شد و به آدم تعظيم نکرد.
من هرگز نتوانستم منبع اين قصه را پيدا کنم. هيچ ارزش علمي ندارد. ارزش ادبي هم ندارد. همينجوري ياد اين قصه افتادم.

Monday, December 02, 2002

آقاي مهدي يزداني خرم يه مقاله خوندني در مورد کتاب وقتي يتيم بوديم تو شماره امروز همشهري دوم چاپ کردند.
سايت همشهري اينقدر مدرنه که از اين کارهاي سبک نميکنه که لينک ثابت به مطالب بذاره. عوضش ميتونين اگه دلتون خواست موسيقيش رو عوض کنين!
البته واضح و مبرهن است که مطالعه اين نوع مقاله ها بعد از خواندن خود اثر توصيه ميشه.

Sunday, December 01, 2002

جل الخالق فکر ميکنين اگه معاونت فرهنگی هنری دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم مجله ويژه ادبيات داستانی چاپ کنه اسمش رو چی بذاره. شهرزاد؟
يه نگاه به عنوان بعضی مقاله هاش بياندازين تا حسابی کيف کنين
- در اوليس چه ميگذرد
- نقد و بررسی آثار شهريار مندنی پور
- بررسی رمان مداد پاک کن ها
- خود ساختارمندی در متون پسامدرن