Wednesday, April 28, 2004

ضرب المثلي هست که ميگويد
فلاني با شورتش لج بود بهش ريد.
تعطيلي موسسه گوته به بهانه نمايش لوح يادبود در رستوران ميکونوس بدجوري تداعي کننده اين ضرب المثل است.
تنها نتيجه اين رفتار احمقانه اين است که يکسري دانشجويان ايراني از ادامه تحصيل زبان آلمانی در اين موسسه محروم شده اند. يا ناچارند به موسساتي که کيفيت بسيار پايينتر دارند مراجعه کنند.
دکتر ماشاله آجوداني در کتابش مشروطه ايراني به نکته اي اشاره ميکند که به طرز درد آوري درست و تلخ است. ما ايرانيان چه زماني که در سال ۵۷ انقلاب کرديم و چه الان که بيست و پنج سال از انقلاب گذشته است اصولا معني کلمه آزادي را درک نکرده ايم و براي به دست آوردن چيزي که درک نکرده ايم تلاش بيهوده ميکنيم.
مخالفان رژيم ايران با اينکه بيش از دو دهه در خارج از کشور و در کشورهايي که دمکراسي در آنها نهادينه شده است زندگي ميکنند باز هم در يک جلسه بسيار ساده شعر خواني يا قصه خواني يا حتي سخنراني که با مذاقشان سازگار نيست رفتاري ميکنند که تعدادي ديکتاتور کوتوله را به ياد مي آورد. اينان مطمئنا هيچگاه معني آزادي را نخواهند فهميد.
شاه سابق ايران مدت زيادي از عمرش را به تحصيل در کشورهاي اروپايي گذراند اما در بحبوحه انقلاب زماني که يکي از مرجع هاي معتبر خبر براي مردم، راديو بي بي سي شده بود از دولت انگليس ميخواست که جلوي ارائه خبر توسط اين راديو را بگيرد. عليرغم اقامت طولاني در اروپا به مغز کوچک شاه سابق خطور نميکرد که هر گونه دخالت دولت در روند ارائه آزاد اخبار ناقض دمکراسي است.
شهردار محترم تهران! از شهردار برلين خواست که از نصب اين لوح در محل سابق رستوران ميکونوس خودداري کند. شهردار برلين به ايشان پاسخ دادند که حتي اگر هم بخواهند نميتوانند جلوي اين کار را بگيرند چون تصميم به نصب اين لوح توسط شوراي محلي گرفته شده و شورا يعني نمايندگان مستقيم مردم. اين نمايندگان البته بدون نظارت استصوابي انتخاب شده اند.

خيلی وقت اينهمه دری وری يه جا نخونده بودم

Saturday, April 24, 2004

درباره صد کتاب خواندني ۶-
ساختار کتاب دکامرون بسيار شبيه به هزار و يکشب خودمان است. ده نجيب زاده ايتاليايي زماني که شهر فلورانس گرفتار بيماري طاعون ميشود از شهر خارج ميشوند و براي مدتي در قصري سکني ميگزينند و براي اينکه شبهاي طولاني و سخت را به راحتي سپري کنند قرار ميگذارند حضار هر شب داستاني تعريف کند.
اينگونه در طول اقامت ده روزه هفت زن و سه مرد نجيب زاده صد داستان کوتاه حکايت ميشود.
تفاوت داستانهاي دکامرون با هزار و يکشب خودمان دقيقا به تفاوت فرهنگي شرق و غرب مربوط ميشود. ديو و پري و جن و کارهاي جادويي جز جدايي ناپذير داستانهاي هزار و يکشب است و در داستانهاي دکامرون از اين موارد خبري نيست.
طعنه به کليسا و روحانيون فاسد کليسا دستمايه اصلي داستانهايي است که در ترجمه آقاي محمد قاضي حذف شده اند. سکس البته جز جدايي ناپذير بسياري از اين داستانهاست.
کشيشان داستانهاي دکامرون مرداني رياکار؛ دغل؛ دزد؛ ساده دل؛ حيز و طماع هستند. در يکي از داستانهاي مجموعه دخول شيطان در جهنم(‌شب اول حکايت دوم) دختر زيبا و نورسيده اي در طلب معبود سر به بيابان ميزند تا روح خود تزکيه کند و به سراغ ديرهاي مختلفي ميرود و صاحبان دير هر يک او را به ديري ديگر حواله ميدهند تا اينکه وارد ديري ميشود که راهبي جوان در آن سکنا دارد و درعين حال اينکه خوش قلب است هوس تعرض به دختر زيبا روي را ميکند و از راه دين و ايين کارش را انجام ميدهد.
داستان نبوغ مسيحيت (شب اول داستان اول) داستان قديس شدن مردي کلاش و دزد و کلاهبردار است.
نادانسته دلال محبت حکايت ساده دلي کشيشي است که ناخواسته دلال محبت زني زيباروي ميشود و ....
از زندگي بوکاچيو اطلاعات چنداني در دست نيست وي در سال ۱۳۱۳ به دنيا آمد وي در اوان جواني به پاريس آمد و تحصيلات قضايي را نيمه تمام گذاشت و به ادبيات رو آورد وارد ماجراهاي عشقي با زنان شد و همين ماجراي عشقي دستمايه بسياري از داستانهاي دکامرون است. بوکاچيو به جز دکامرون کتابهاي ديگري هم نگاشته است اما شهرت دکامرون بسيار فراتر از کارهاي ديگر اين نويسنده است. اگر مايل به مطالعه اين اثر هفتصد ساله هستيد بد نيست بدانيد که در ترجمه آقاي قاضي سيزده داستان از کل مجموعه به طور کامل حذف شده است از جمله داستان دخول شيطان به جهنم و در داستانهاي باقيمانده عباراتي حذف و نقطه جايگزين آن شده است.
ترجمه اول اين کتاب به قلم آقاي حبيب شنوقي است که سال ۱۳۳۸ توسط کيهان چاپ شده بود. اين کتاب را ميتوانيد از دستفروشهاي ميدان انقلاب و به صورت افست تهيه کنيد. ترجمه آقاي شنوقي با وجود گذشت بيش از چهل سال از عمرش هنوز خواندني است.

مطلب قبلی

Sunday, April 18, 2004

يکي از بدترين ترجمه هاي آثار ريموند چندلر به قلم آقاي قاسم هاشمي نژاد نصيب کتابخوانان شد. من قبلا اين کتاب را بدون اينکه بخوانم معرفي کرده بودم و از وقتي آنرا خواندم مدت زيادي ميگذرد و هنوز برايم نوشتن در مورد نويسنده اي که دوستش دارم و مترجمي که يکي از آثار تاليفي اش را دوست دارم و ميبينم چطور دست به تباهي کتابي زده که ميتوانست بسيار بهتر به فارسي زبان تقديم شود؛ سخت است.
آقاي قاسم هاشمي نژاد گويا اصرار دارند که رسم الخط و زبان خاص خودش را به اين کتاب تحميل کند. هر چند که اين رسم الخط بسيار با کتاب فیل در تاريکی متفاوت است. گذشته از مشکل ترجمه اجازه بدهيد در مورد اين طرز نگارش چند جمله اي بگويم.
زبان ريموند چندلر در داستانهايش زبان محاوره است. موفقترين برگردان اثر اين نويسنده همان بانوي درياچه است به ترجمه آقاي ميرعباسي. حتي ترجمه خداحافظي طولاني عليرغم کاستيهايش بسيار خواندني تر از اين کتاب در آمده است. مطالعه اين کتاب عذابي است براي خواننده حرفه اي آثار ادبي، از اين جهت که ريتم نگارش کتاب مرتب روان و سخت ميشود.
آقاي هاشمي نژاد دقت نکرده اند که زبان شخصيتهاي داستان را بايد کاملا محاوره اي بنويسند. به همين جهت ميان صحبتهاي شخصيتهاي داستان کلماتي بيان ميشود که منطقي نيست.
توجه کنيد.

چي سبب ميشه اينقدر مطمئن باشي؛ مارلو؛ که گايگرو اين پسره تيلر زده. حتا اگه هفتيري که گايگرو کشته تو جيب تيلر بوده باشه يا تو ماشين؛‌لزوما به معني اين نيس که قاتل اونه. هفتيرو ميتونسن اونجا کار گذاشته باشن- فرض کن توسط برودي که قاتل اصلي بوده» ص۱۴۵
« بروبچه هات هفتيري تو جيباي تيلر يافتن امروز صب»
«اغلب سر در گمم که اصلا طرف غلط وجود داره» ص ۱۹۴
«‌قيمتشو ميپردازي؟» ص۲۱۶
حاشا اگه من هيچي راجع به هيچ عکسي بدونم ص۱۲۱
ولي مزلفها در استخوانهاشان قوه موه يخدور؛ حالا هر پخي که به نظر بيايند. ص۱۳۳
فکر ميکنم اون تو کسب و کار هرزه دست داره باج بگيره؛ ماشين سرقتي آب ميکنه؛ يه آدمکش از راه دوره و تطميع کننده ي پليسهاي فاسده. سعي نکنين کلاهبردارايي با روحهاي متعالي به خورد من بدين. با همچه الگويي زاده نميشه.» ص ۲۵۳

معمولا از کلمات حاشا، تطميع کننده، روحهاي متعالي، سبب، اغلب، لزوما، يافتن، ميپردازي و .... در گفتگوهاي روزمره استفاده نميشود. خصوصا اگر طرف لاتي باشد که کارش قتل و آدمکشي است.

کتاب بوي گند ترجمه گرفته است خط خط و کلمه به کلمه.

وايلد به چيزهايي که به او داده بودم نگاه کرد؛ همانطور که به آرامي سيگار برگش را ميکشيد.
وايلد سه يادداشت امضا شده توسط کارمن را روي ميز زد.
«‌ديرشم باز زوده» گفتم؛‌ و آهسته گرد کردم همچنان که از کنارم رد ميشد و سمت در ميرفت.
نگاهي به چهره ويوين کردم در آينه اي که آنسوي قهوه ريز بود.


اگر معادل تک تک کلمه ها را به انگليسي بگذاريد به راحتي به متن اصلي دسترسي پيدا ميکنيد.
بعضي جملات هم که به کل غلط است

«من دارم پي راستي ريگان نميگردم.»ص ۲۱۶
ادي داشت آزاري بهتون نميرسوند ص ۲۵۲
هيچکس داشت نميرقصيد.»
تو داري سراغ هيچ پليسي نميري


آقاي هاشمي نژاد واژه سازي نکرده اند تنها معادل کلمات drink و bar را نوشاک و نوشاکي گذاشته اند کلمه نوشاک را اول بار تا آنجا که من ميدانم آقاي مهدي سحابي در جلد اول کتاب در جستجوي زمان از دست رفته به کار برده بودند.
ايشان در ضمن اصرار دارند که هفت تير را هفتير- نيل-آبي را نيلابي راه پله را راهپله و ... بنويسد.
اگر هنوز اين کتاب را نخوانده ايد فعلا دست نگهداريد اگر متن اصلی را به دست آورديد درنگ نکنيد
حتي اگر معلومات انگليسي متوسطي داريد متن اصلي کتاب بسيار روان و خواندني است
به اين تکه از صفحه 115 متن اصلي کتاب چاپ 1992انتشارات vintage توجه کنيد
“He told me he wished he knew where he was and that he was all right. He liked Regan and was hurt the way he bounced off without telling the old man good-bye”
Wilde leaned back and frowned “ I see” he said in a changed voice. His hand moved the stuff on his desk around, laid Geiger’s blue notebook to one side and pushed the other exhibits towards me.” You may as well take these” he said “ive no further use for them”



Wednesday, April 14, 2004

اگر کودک خردسال دارين.
به تازگي بازار غير قانوني سي دي و دي وي دي در ايران پر شده است از کارتونهاي معروف امريکايي با دوبله فارسي.
مدتي قبل داستان اسباب بازي ۲ با کيفيت دوبله خوب پخش شده بود و بعد از مدتي طي همين يک ماه گذشته ناگهان سرو کله دوبله تمام کارتونهاي معروف پيدا شد. شرکت هيولاها؛ عصر يخبندان؛ جيمي نورتون؛ فرار جوجه اي؛ پيتر پن؛ و در جستجوي نيمو. اين ليست البته بسيار طولاني تر از اين حرفهاست.
نکته عجيب براي من شرکتي است که باني اين امر خير شده است. تمام اين کارتونها به قيمت پانصد تومان و هزار تومان به فروش ميرسند. مطمئنا حتي يک ريال از اين پول به گروه دوبلورها نميرسد. موسسه قرن بيست و يک که تعدادي از فيلمهاي نسبتا روز را دوبله کرده است هزينه دوبله هر فيلم را بين يک الي يک و نيم ميليون تومان ذکر کرده اند. موسسه قرن بيست و يکم البته با قيمت مناسبي که براي فيلمهايش گذاشته به راحتي جبران هزينه ميکند. از هر يک از فروشندگان اين سي دي هاي کارتون هم که ميپرسيد متولي اين امر خير کيست اظهار بي اطلاعي ميکنند. به گمان حالا ميتوان سر نخ اون دويست ميليون دلاري که آمريکا براي انحراف انقلاب اسلامی خرج کرده پيدا کرد.
نکته جالب اين کارتونها اين است که کوچکترين سانسور ضد اخلاقي ندارد. به همين جهت به گمانم کودکان خردسالم ديروز با ديدن بوسه دو هيولا در فيلم شرکت هيولاها به کلي آينده اش تيره خواهد شد.
از طرفي يک شرکت ديگر سه تا از اين کارتونها را داخلي يک دي وي دي ارائه کرده است جالبتر اينکه هر يک از اين کارتونها تمام امکانات دي وي دي عادي را داراست: تغيير زبان؛ ( به همراه دوبله فارسي) زير نويس و .... کسي ميداند چطور يک دي وي دو ساعته را تبديل به پنج ساعته کردند؟
اگر کودک خردسال داريد و زياد به ماچ و بوسه داخل فيلمها اهميت نميدهيد باز هم سراغ اين سي دي ها نرويد. بگذاريد توطئه استکبار جهاني نقش بر آب شود.

Monday, April 12, 2004

نشر قصه به مديريت بابک تختي ظاهرا از آن انتشاراتي هاست که به تيراژ پايين به شدت اعتقاد دارد و اگر کتابهاي اين موسسه انتشاراتي را نگاه کنيد ميبينيد که بسياري از کتابهاي اين موسسه تيراژ ۸۰۰ و ۱۰۰۰ دارند.
با يک حساب سر انگشتي ميبينيم که ظاهرا بابک تختي زياد بد محاسبه نکرده است. قيمت تمام شده کتاب در صورتي که بالاي دو هزار نسخه باشد حدود ۱۲ الي ۱۵ درصد در هزينه کل ارزانتر خواهد داشت(‌ظاهرا قسمت اعظم اين تخفيف به بخش چاپ و صحافي مربوط ميشود) اگر قرار باشد که از دوهزار کتاب چاپ شده يک هزار نسخه آن بيش از يک سال در انبار بماند با توجه به اينکه سرمايه گذاري در کم خطر ترين بخش اقتصادي اين مملکت حداقل بيست در صد سود به همراه دارد ميبينيم که بابک تختي درست عمل ميکند.
کتاب من ببر نيستم ... اثر آقاي صفدري توسط اين انتشاراتي با تيراژ دوهزارو دويست نسخه چاپ شد و به خاطر اينکه سال گذشته کانديد چند جايزه معتبر و نيمه معتبر شده بود جزو کتابهاي جنجالي سال گذشته بود. چاپ اول اين کتاب تماما به فروش رفت و ظاهرا بين مولف محترم و آقاي بابک تختي براي تيراژ چاپ دوم برخوردي محترمانه پيش آمد. بابک قبول نکرد که چاپ دوم اين کتاب را در ۳۰۰۰ نسخه چاپ کند و چاپ دوم اين کتاب سر از انتشارت ققنوس در آورد.
کساني که از پايين آمدن تيراژ کتاب در بعد از انقلاب شکايت ميکنند البته زيرکانه اين نکته را پنهان نگاه ميدارند که تعداد ناشران بعد از انقلاب نزديک سي برابر افزايش داشته است و تيراژ کل کتابها نسبت به سالهاي قبل از 57 قابل مقايسه نيست.

Saturday, April 03, 2004

نزديک سال نو طبق سنت همه ساله، ناشران کتابهاي جديدي به بازار ارائه ميکنند
نشر نيلوفر مثل هميشه با چند کتاب خوب غافلگيرمان کرد . از خوليور کورتاسار کتابي منتشر شد به اسم امتحان نهايي با ترجمه آقاي مصطفي مفيدي. امتحان نهايي داستان شب امتحان زوجي است که قرار است فردا در برابر کميته اي پاسخ گو باشند و قرار ميگذارند براي فرار از اضطراب با سه تن از دوستانشان شب زنده داري کنند.
نيلوفر بالاخره کتاب آيزاک باشويس سينگر را به اسم يک مهماني يک رقص منتشر کرد. از اين نويسنده قبلا داستانهايي در مجلات و کتابها منتشر شده بود حالا يک جا يازده داستان از اين نويسنده را با ترجمه خانم دقيقي بخوانيد. سينگر يکي از معروفترين نويسنده هاي معاصر آمريکا است (‌لهستاني الاصل) که نزديک يک دهه قبل فوت کرد و ايشان برنده جايزه ادبي نوبل در سال ۱۹۷۸ بودند. سينگر از ميان صد داستان کوتاه خود چهل و هفت قصه را انتخاب کرد و در کتابي به اسم مجموع داستانهاي آيزاک باشويس سينگر منتشر کرد مترجم از ميان اين داستانها يازده داستان را انتخاب و ترجمه کرده است. نگاه دقيق و جزيي نگر سينگر به روابط به ظاهر ساده انسانها و کنکاش داستانهاي وي را بسيار خواندني و عميق کرده است.
از خانم فريبا وفي رماني به اسم ترلان منتشر شده است ناشر نشر مرکز. مشکل عمده اين رمان تعدد شخصيتهايي است که نويسنده از پس شخصيت سازي مناسب بر نيامده است.
داستان بلندي هم از جعفر مدرس صادقي منتشر شده است به اسم من تا صبح بيدارم. داستاني با همان فضاهاي آشناي اين نويسنده و بسيار خواندني
از آلبا د سس پدس هم مجموع داستاني منتشر شد به اسم درخت تلخ. داستانهاي اين مجموعه چند تا از قويترين داستانهاي کوتاه اين نويسنده کوبايي ايتاليايي است.
نشر خجسته کتابي از آقاي مهدي اشتري منتشر کرده است به نام سمفوني مهاجرت. ظاهرا تجربه نويسنده کتاب در زمينه مهاجرت زماني که واجد شرايط کافي براي مهاجرت قانوني نيستند و دست به مهاجرت غير قانوني ميزنند زمینه اصلی این رمان است.
دو تا از نمايشنامه هاي آقاي قاسمي هم سرانجام به همت نشر نيلوفر منتشر شد. معماي ماهيار معمار و حرکت با شماست مرکوشيو. هر دو اين کتابها قبلا در خارج از ایران منتشر شده اند.
پايان نامه دکتراي آقاي محمد باستاني به اسم آشنايان غريب هم منتشر شده است. اين تحقيق در مورد نمونه زندگي فرزندان نسل دوم ايرانيان مهاجر در اروپا است. اين تحقيق البته بر روي کودکاني ايراني الاصلي که در اتريش به دنيا آمده اند متمرکز شده است اما ميتوان به راحتي مسائل مطرح شده در آن را براي تمام ايرانيان نسل دوم مقيم کشورهاي ديگر تعمیم داد.
و گل کتابهايي که نزديک عيد منتشر شد و روزنامه شرق در معرفي آن سنگ تمام گذاشت کتاب مشروطه ايراني نوشته ماشاله آجوداني است و با توجه به وضع فعلي وزارت ارشاد اعطاي مجوز به اين کتاب بسيار حيرت آور است.