Wednesday, May 25, 2005

این نوشته آقای کوچکی در خصوص کمک شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندارن به حفظ محیط زیست زیاد خنده دار نیست.
من فکر میکنم با همین روش است که در طول دو دهه گذشته به ما ثابت کردند که خیرمان دقیقا شراست و برعکس
گردانندگان سایت محسن رضایی علیرغم ظاهری دمکراتیکی که میگیرد بعضی وقتها دم خروس را بدجوری بیرون میاندازند. کافی است در انتهای یکی از خبرهای این سایت پیامی ملایم اما مخالف سیاست اصلی گردانندگان سایت بگذارید تا ببینید که چطور پیام شما حذف میشود.
گاف بزرگ را دو روز قبل دادند که همسو با آقای کوچک زاده به خبرنگاران بد و بیراه گفت و اقدام آقای شمس الواعظین را زیر سئوال بود.
اما بامزه ترین نوشته این سایت همین لینکی است که امروز بهش برخوردم.
گردانندگان سایت فکر کرده اند که اگر در مکانی و در زمانی اکثریت مردم نظر داشته باشند که کره زمین به شکل کلوچه است چطور باید این خبر را منتشر کنند؟

Tuesday, May 24, 2005

به عقیده من که اصلا اهل سیاست نیستم، رد صلاحیت معین و بعد ابلاغ حکم حکومتی یکی از بهترین روشهای تحریک مردم برای شرکت در انتخابات و افزایش میزان رای ملت است.
شرکت معین در انتخابات یک حسن دیگر هم دارد، اگر کسی میل نداشته باشد مثل من آقای رفسنجانی را دوباره در لباس ریاست جمهوری ببیند...
فکر میکنم حتی اگر به فرض محال معین نتواند آنقدر رای رفسنجانی را بشکند که به نفع لاریجانی تمام شود ( در حالی که مردم دوست دارند به کسی که مظلوم بوده و توانسته در دقیقه نود کمی از حقش را بگیرد کمک کنند) و خودش رییس جمهورآینده کشور شود باز به نظر خیلی ها بهتر از رفسنجانی است.

Monday, May 16, 2005

درباره نمایشگاه کتاب امسال (2)


یک توضیح ضروری: علیرغم این که دو روز است نمایشگاه کتاب تعطیل شده، اما من بیشتر به قصد معرفی کتابهای جدید این مطالب را مینویسم.



نوشی با همکاری انتشارات اندیشه سازان کتابش را منتشر کرد. حتما خودتان خبرش را خوانده اید. اما نکته ناراحت کننده این که انتشارات اندیشه سازان از نشر کاروان جدا شده است. به همین دلیل در طول مدت جشنواره کتاب در گروه ناشران آموزشی جا گرفته بود و کسانی که به سراغ اینگونه ناشران میرفتند معمولا دنبال کتاب آموزشی بودند و نه کتاب ادبی.
مشکل دوم این است که این گروه ناشران کتابفروشیهای مخصوص خود را هم دارند. سری به کتابفروشیهای روبروی دانشگاه بزنید و تفاوت کتابفروشیهای عمومی و کتابفروشیهای فروشنده کتابهای درسی را ببینید.
اندیشه سازان معمولا کتابهایش را در گروه دوم پخش میکند. البته میدانم که مسئول این انتشاراتی بسیار مایل است که در زمینه ادبیات هم فعالیت کند و اصلا به خاطر همین عشق و علاقه بود که به این وادی پر دردسر وارد شد و با کمک کاروان جایزه ادبی یلدا را بنیان گذاشت.
شاید اندیشه سازان همچنان به کار ادبی اش ادامه دهد. اینبار مستقل یا با کمک یک ناشر دیگر.
به هر حال امیدوارم کتاب نوشی عزیز دچار مشکلات پخش نشود که پخش بد آفت یک کتاب خوب است.


نشر ققنوس در زیر گروه علوم خالص کتابی چاپ کرد به اسم بعد از نخستین سه ثانیه. کتابی در خصوص اولین ثانیه های بعد از انفجار بزرگ.
پسرکی سیزده ساله را دیدم که این کتاب را برداشت کمی در صفحات آن غرق شد و بعد ناگهان به فروشنده گفت آقا این کتاب رو به من بده. برای فروشنده انگار چندان چیز غریبی نبود. من این کتاب را زمستان سال گذشته گرفته بودم. بیشتر به خاطر اسم عجیبش و علاقه ای که به فهمیدن آن سه ثانیه و قبل و بعد از آن دارم. اما علیرغم این که طبق ادعای نویسنده مطالب این کتاب بسیار ساده نوشته شده است، دریافت محتوای خیلی از نمودارها و مطالبش احتیاج به تمرکز زیادی دارد و من مدتی است که نمیتوانم با تمرکز زیاد کتاب بخوانم.
مطالعه این کتاب را گذاشتم برای فرصتی دیگر. حالا وقتی دیدم که این پسرک دوازده سیزده ساله این کتاب را با این علاقه بررسی کرد و خرید، راستش به جای کنجکاوی حسادتم گل کرد. آنقدر با چشم دنبالش کردم تا این که دیدم برادر بزرگتری دارد که در گوشه سالن منتظرش است.
خیالم راحت شد.



همینجا تا یادم نرفته از آخرین کتاب اتوود هم چیزی بگویم. اوریکس و کریک کتابی است که سال 2003 از این نویسنده منتشر شده است. اتوود نویسنده ای است که به همت نشر ققنوس به ایرانیان معرفی شده است. ظاهرا بهترین نویسنده زنده کاناداست. اگر کارهایش را بخوانید از ضعیف تا خوب و خیلی خوب خواهید یافت. خلاصه همه را راضی نگاه میدارد. اگر از من بپرسید دو تا از کارهایش را به شما توصیه میکنم گریس دیگر (‌نشر نیلوفر) و همین اوریکس و کریک.
اگر به ژانر علمی تخیلی علاقه ندارید این کتاب دومی را حذفش کنید.


دو تا کتاب شاهنامه به نثر میشناسم ( اگر شما بیشترش را میشناسید لطفا به من هم بگویید)‌یکی همان کتاب خانم میترا مهر آبادی که نویسنده با نثر فارسی سره این کتاب را به نثر در آورده است و در حال حاضر ناشر آنرا تمام کرده است (نشر روزگار) اما اگر مایل بودید میتوانید در کتابفروشیهای روبروی دانشگاه پیدایش کنید و دومی کتاب بیست و شش جلدی دکتر سیاقی که نشر قطره منتشر کرده است.

نشر قطره امسال دوباره تکانی به خود داده است. در همه زمینه ها کتابهای خوبی منتشر کرده است. اینقدر روزنامه شرق از تازه های نشر افق و ققنوس و نیلوفر میگوید که اگر کسی بازار نشر را از طریق این روزنامه دنبال کند فکر میکند در ایران فقط سه ناشر داریم. یک سر به انتشارات قطره بزنید.

در روزهای نمایشگاه بسیاری از تماشاچیان سراغ کتاب شرم اثر برگمان را از این ناشر میگرفتند( کتابهای این ناشر در ویترین و دور از دسترس قرار داشت)‌ مسئول محترم انتشارات ناچار بود مرتب به مردم توضیح دهد که این کتاب متن فیلمنامه است و نه چیز دیگر. راستش این بدترین عکسی بود که به نظرم ناشر میتوانست برای این کتاب انتخاب کند. اما جالب اینجاست که دقیقا به خاطر همین عکس بود که تماشاچیان مرتب سراغ این کتاب را میگرفتند.......

Saturday, May 14, 2005

درباره نمايشگاه کتاب امسال


روز اول نمايشگاه کتاب و مطبوعات براي کساني که در اولين ساعت شروع به کار نمايشگاه به محل نمايشگاه رفتند چندان خاطره خوشي نداشت. ساعت کار نمايشگاه در روز اول از دو بعد از ظهر شروع ميشد و اين براي ما که در ماشين خبر را از طريق راديو ميشنيديم و يک روز مرخصي گرفته بوديم چندان خبر خوشي نبود. کساني که پشت درهاي ورودي نمايشگاه مانده بودند اجازه نداشتند براي شنيدن سخنان رييس جمهور داخل شوند.
در بين چهره افرادي که پشت درهاي بسته مانده بودند ميتوانستيد ناشراني را بيابيد که با تعدادي کتاب در دست منتظر بودند. امنيت جان رييس جمهور فرقي بين جان مردم عادي و ناشر نميگذاشت.

امسال بر خلاف سالهاي قبل از دستفروشهايي که در قسمت در شمالي نمايشگاه دو طرف پياده رو را اشغال ميکردند خبري نبود. برخورد شهرداري با اين افراد بسيار قاطع بود. به اين ميگويند شهردار مردمي.

چينش غرفه ها نسبت به سالهاي قبل هيچ تفاوتي نداشت. حالا گيريم که حرف الف رفت سالن شش و حرف نون آمد سالن پنج.

نمايشگاه کتاب تهران در حقيقت شامل چند فروشگاه است. نمايشگاه مطبوعات ( که به تنهايي معني کلمه نمايشگاه را به دوش ميکشد) فروشگاه کتاب و اسباب بازي کودک، فروشگاه کتاب خارجي، فروشگاه کتاب فارسي (ناشران داخلي)، فروشگاه کتابهاي آموزشي ( کنکور) و کتابهاي دانشگاهي و فروشگاه سي دي. مواظب باشيد چيزي را از دست ندهيد.

سه سالن يک و دو و سه در کنار در غربي مخصوص مطبوعات بود اما بخش زيادي از مطبوعات منتقل شده بودند به سالن سي و پنج که فاصله زيادي از اين سه سالن داشت.

نشر صدرا ناشر کارهاي آقاي مطهری کتابها را تا شصت درصد تخفيف ميداد. مگر هزینه تولید کتاب برای اینها چقدر تمام شده است؟

نشر نگاه در بروشور معرفي کارهاي چاپ شده امسالش، از کتابي به نام چه کسي پالومينو مولرو را کشت اثر يوسا نام برده بود. حتي قيمت کتاب هم مشخص شده است 1500 تومان. اگر کتاب را مطالبه ميکرديد به شما ميگفتند که چاپ و صحافي شده اما اجازه نشر ندارد.

همين ناشر کتاب سالهاي سگي از اين نويسنده را منتشر کرده. البته تاريخ نشر برميگردد به زمستان گذشته. تاريخ چاپ اول اين کتاب هم برميگردد به سال 1369 به نام عصر قهرمان ترجمه آقاي هوشنگ اسدي. اما مطالعه دوباره اين کتاب با ترجمه روان آقاي گلشيري لطف ديگري دارد.

داخل محوطه نمايشگاه پر شده بود از ساندويچ نيک و هايلا و يکي ديگه به نام آيلا يا همچين چيزي. قيمت ساندويچها به همان قيمت ساندويچ هايدا و آيدا و ويدا است(‌کسي ميدونه کدوم يکي از اين سه تا اولين بودند؟)
به هر حال کيفيت ساندويچها اصلا خوب نبود. معلوم نيست چرا به هايدا يا ويدا براي عرضه محصولاتشان غرفه داده نشد.


راهنمايي رانندگي غوغا کرد در اين ده روز. تقريبا از ترافيک خبري نبود. اين البته با بستن کل مسير مخصوص توقف تاکسيها ميسر شده بود. پارکينگ بزرگي که ميتوانست جايي براي تاکسيها هم داشته باشد شده بود مخصوص ميني بوس و اتوبوس براي مسيرهاي خاص و با قيمت صد و پنجاه تومان. کساني که مايل بودند با تاکسي سفر کنند بايد خيلي عذاب ميکشيدند.


مکاني که نصيب نشرهاي ققنوس و کاروان شده بود همان سالنهاي کوچک شماره 25 و بيست و شش بود. سالنهايي که ماکان سال گذشته از دورافتادگي آنها بسيار شاکي بود. و الحق که اين سالنها خلوت بود. حتي نشر ققنوس هم مثل هر سال شلوغ نبود. نشر کاروان امسال کتاب جديد نداشت يا خيلي کم داشت. شايد به خاطر اختلافي که با شريکش پيدا کرد و به سلامتي از هم جدا شدند فرصت انتشار کتاب جديد را از اين ناشر گرفت و همين موضوع باعث خلوتي اش باشد شايد هم به خاطر اينکه در سالن دور افتاده اي ساکن شده بود يا شايد ديگر مردم از تب خواندن مزخرفات کوييلو افتاده اند(‌ببخشيد سليقه شخصي است)

در همين سالن نشر ماهي هم قرار داشت که در يک گوشه غرفه کوچکي با چند کتاب برپا کرده بود. به جز رمان همنام که حتما تا حالا آنرا خوانده ايد‌ رمان قطوري از توماس مان منتشر کرده به اسم خانواده بودنبروك‏ها. يکي از مطرح ترين آثار اين نويسنده .

راستي صحبت از همنام شد. سه ترجمه از اين کتاب منتشر شده است. توصيه جدي همان ترجمه آقاي حقيقت است. من ترجمه خانم فريده اشرفي را نتوانستم بيش از چند صفحه تحمل کنم.


اگر مايل بوديد ميتوانستيد اي ميليتان را به نشر افق بدهيد و بعد از اين از آخرين اخبار نشر اين ناشر با خبر شويد. نشر افق در زمينه اطلاع رساني عالي عمل ميکرد. اين ناشر فعلا گير داده به پل استر و تا همه کارهاي اين آقاي پست مدرن را به خورد ملت ندهد دست بردار نيست. دو کار اولي که از اين نويسنده خواندم برايم غير قابل تحمل بود اين البته برميگردد به سليقه کلاسيک من، شما فرصت را از دست ندهيد! اگر از خوانش کتابهاي ايشان لذتي برديد به من هم بگوييد. قرار است که با چاپ دو کتاب ديگر از اين نويسنده فعلا پرونده ايشان بسته شود. دو کتاب به اسمهاي شب پيشگويي و لوياتان. البته اگر آقاي استر تا آن موقع مرتکب اثر جديدي نشود.

اما درعوض همين ناشر کتابي چاپ کرد از کينگزلي ايميس به نام عاقبت کار. فرصت مطالعه يک اثر از اين نويسنده کمتر شناخته شده در ايران آنهم با قلم نيک فرجام را از دست ندهيد.

خانم زهرا زواريان هم سر از اين انتشاراتي در آورد. با کتاب ديانا که بود. اين جمله البته جهت معرفي آثار اين خانم نيست. سالها قبل که آثارشان را در مجله ادبيات داستاني ميخواندم برايم غير قابل تحمل بود. خب بعضي هستند که فکر ميکنند مبهم گويي هر قدر غليظتر باشد کتاب عميقتر است. هر قدر خواننده کمتر بفهمد نويسنده با سوادتر است. اگر کسي اين کار اين خانم را خواند و دريافت که چيزي در ايشان عوض شده به من هم بگويد لطفا.

از رمان پاگرد هم حرفي بزنم؟ يعني کسي هست که به رمان ايراني علاقه داشته باشد و اين کتاب را نخوانده باشد؟‌

نشر افق کتاب گفتگو با تاريخ خانم فالاچي را منتشر کرده است. درست است که قبلا اين کتاب منتشر شده است اما اين بار تمام گفتگوهاي مطرح در اين کتاب جمع شده است. از جمله گفتگو با آقاي بازرگان، آقاي خميني و شاه سابق. گفتگوها بسيار خواندني هستند خصوصا بعد از گذشت دو دهه از اوج فعاليت اين آقايان. در ضمن اگر بخش گفتگو با سرهنگ قزافي را بخوانيد متوجه ميشويد که اين بنده خدا از دو دهه قبل قاطي داشت.

نشر افق در زمينه کتابهاي کودک و نوجوان هم فعاليت ميکند اما به هزار دليل که بهتر است در اينجا بازگويي نکنم به شما توصيه ميکنم اگر کودک خردسال داريد اول سري به نشر قدياني بزنيد. اينقدر کتاب در طول سال منتشر ميکند که خوراک يک سال فرزندتان را پر کند اگر کم آورديد آنوقت سري به ونوشه ( چشمه) مريم ( مرکز)‌ افق و ققنوس بزنيد..............