هشت سال پیش، بعد از پیروزی حیرت آور آقای خاتمی در برابر آقای ناطق نوری، مقالات زیادی در تحلیل شرایط نوشته شد که هر یک، این پیروزی اصلاح طلبان را از زاویهای بررسی میکرد. اما یکی از عجیب ترین و خواندنی ترین تحلیل این پیروزی را آقای عمید نائینی سردبیر مجله پیام امروز نوشت.
اجازه دهید به مناسبت پیروزی حیرت آور آقای شهردار، بخشی از این نوشته را با هم بخوانیم.
...."دوم خرداد" " انقلاب آرام" هر چه بود و هر چه نام گیرد این واقعیت جهانیان را مبهوت کرد سیاستمداران و گروههای سیاسی را غافلگیر ساخت و حتی مردم را بر پیش بینی ناپذیر بودن یکدیگر واقف کرد.
آیا پیش بینی ناپذیر بودن مردم ایران را که در سیر تاریخ نیز پیشینه دارد، باید مشخصهای مثبت به حساب آورد؟ حاصلی که اینک از آن پیش روست نه تنها مثبت که بی تردید در زندگی کنونی و آینده این جامعه تاثیری عمیق و ماندگار خواهد داشت، اما این مشخصه را به هیچ روی نمیتوان در ستون وجه تمایز مثبت یک جامعه جای داد. این مشخصه از کم و کاستیهای بی شمار این جامعه خبر میدهد: جامعه ای که هیچ ابزاری در آن بدقت نظریه افکار عمومی را نمیستاند و باز نمیتاباند و اصولا فاقد چنین ابزاری از نوع رسانهای یا غیر رسانهای آن است، جامعهای که مردمانش از سر بیم و واهمه یا نیاز، خود را بدرستی نمیشناسانند، نه به خود، نه به یکدیگر و نه به بافتهای حکومتی. درونشان راهی دیگر میرود و زبانشان حرفی دیگر میزند، جامعه ای که از دیر باز نهادهایش چشم فرو میبندد، پیوسته فریب میخورد و پیوسته فریب میدهد و احتمال دارد تا دم آخر به حقیقت دست نیابد، جامعهای که از سازماندهی فراگیر سیاسی خالی است و هر گروه سیاسی با حلقهای تنگ از پیرامونیانش، میتواند به این توهم بغلتد که نظرات آن حلقه تنگ، نظرات کل مردم کشور است، جامعهای که بلند پایگان و محترمانش نه به تصویری دقیق از خود دست مییابند و نه بر وجاهت، اعتبار و برد حرف خود آگاه میشوند، ونه سرانجام در خواهند یافت که جایگاهشان نزد مردم کجاست، جامعهای که ممکن است در یک خاموشی فراگیر چنین وانمود کند که همه مسیرها و روشها درست انتخاب شده است و متقابلا نهادهای حکومتی در خوابی فراگیر بپندارند که هر چه هست دلخواه همگان است و نه در تصحیح آن بکوشند و نه در بهبودش. و سرانجام روز بیداری آشکار شود که همه یکدیگر را فریب دادهاند ولی هر یک برای آن توجیهی داشتهاند.
جامعه آزاد، متعادل، متوازن و سالم به یک معنای عام یعنی جامعهای متشکل از مردمانی پیش بینی پذیر که هیچ حیرتی را در چنین حیطههایی سبب نمیشوند، زیرا پیش از آن با بهره گیری از حقوق شهروندی و با پشتیبانی قانون و از طریق احزاب سیاسی، سازمانهای دانشجویی و کارگری، تشکلهای صنفی و حرفهای، سندیکاها، مطبوعات و رادیو و تلویزیون و دیگر نهادها خود را باز تاباندهاند. به عبارت دیگر بازتاب نظرات آنهاست که نشان می دهد احزاب و سازمانهای سیاسی، چه کسانی را با چه برنامهای باید به صحنه آورند که رای و پشتیبانی عمومی را به خود جلب کند و بخت آنها را برای پیروزی بیفزاید.